کشتهشدن ۳ قلاده یوزپلنگ در هر ۱.۵ سال
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۱۹۶۵۰
بررسی وضعیت حیات یوزپلنگ ایرانی نشان میدهد، در سه دهه اخیر به طور متوسط هر یک و نیم سال، سه قلاده یوزپلنگ در ایران کشتهشده است.
به گزارش مشرق، بررسی وضعیت حیات یوزپلنگ ایرانی نشان میدهد، در سه دهه اخیر به طور متوسط هر یک و نیم سال، سه قلاده یوزپلنگ در ایران کشتهشده است؛ چنانچه اقدامات مراقبت و حفاظت از این گونه کمیاب در کشور افزایش نیابد، به احتمال زیاد در آیندهای نه چندان دور، این گربهسان زیبای ایرانی هم به سایر گونههای منقرض خواهد پیوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند روز قبل(۹ شهریور) روز ملی یوزپلنگ آسیایی بود، روزی که شاید برای همه ایرانیان شناخته شده نیست اما برای کسانی که در عرصه حفاظت از محیطزیست کنشگری داشته و دغدغه آن را دارند، یادآور روزی است که باید از آن تجربه بسیاری گرفت.
۹ شهریوربه عنوان روز ملی حفاظت از "یوزپلنگ" نام گرفته است؛ این نامگذاری در سال ۱۳۸۶ و به پیشنهاد انجمن یوزپلنگ ایرانی انجام شد.
یوزپلنگ آسیایی که تعداد آن بسیار اندک و شاید نزدیک به ۱۲ قلاده در محیط طبیعی باشد، در تنها زادگاه خود ایران، باقیمانده و به جای آن که مورد حمایت جدی بوده و تلاش برای جلوگیری از انقراضش دو چندان باشد، این روزها با بیمهری برخی مسوولان در مساله حفاظت و جلوگیری از انقراض روبروست.
بررسیهای آماری نشان میدهد که طی ۲۸ سال، بهطور متوسط هر یک و نیم سال ۳ قلاده یوزپلنگ در ایران کشته شده است . این آمار بدین معناست که هر سال یک و نیم قلاده در کشور تلف شدهاند و با توجه به اینکه زمان بلوغ یک یوزپلنگ که برابر با ۱۸ ماه هست، این روند نتیجهای جز انقراض کامل در پی نخواهد داشت.
بررسی وضعیت یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) و مقایسه آن با وضعیت حفاظت از محیطزیست در برخی از کشورهای جهان که به لحاظ تنوع زیستی قابل قیاس با ایران نیستند نشان میدهد که ما نه تنها در حق یوزپلنگ حفاظتی نکردیم بلکه در انقراض هر چه سریعتر آن هم تلاش کردیمبررسی وضعیت یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) و مقایسه آن با وضعیت حفاظت از محیطزیست در برخی از کشورهای جهان که به لحاظ تنوع زیستی قابل قیاس با ایران نیستند نشان میدهد که ما نه تنها در حق یوزپلنگ حفاظتی نکردیم بلکه در انقراض هر چه سریعتر آن هم تلاش کردیم.
۹ شهریور چرا روز یوزپلنگ ایرانی است؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که در تاریخ نهم شهریورماه ۱۳۷۳ و در یک روز گرم تابستانی، یک قلاده یوزپلنگ ماده به همراه سه تولهاش برای نوشیدن آب به سوی نخلستانهای اطراف شهر «بافق» در استان یزد میآید، اما در میان تعدادی از مردم محلی ناآگاه محاصره میشود. مادر پس از مدتی مقاومت در برابر حملات و ضربات مردم که توسط سنگ و چوب به آن وارد شده فرار میکند، اما سه توله گرفتار میشوند.
یکی از شاهدان، خود را به اداره محیطزیست بافق میرساند و ماموران محیطزیست را مطلع میکند. زمانیکه ماموران به محل میرسند با لاشه بیجان یکی از تولهها مواجه میشوند. دو توله دیگر با وجود جراحات شدید همچنان زندهاند و به یزد منتقل میشوند، اما شدت ضربات وارده بر سر و روی یکی از تولهها باعث مرگ او در میانه راه میشود.
توله سوم در یزد توسط دامپزشک مداوا شده و برای نجات از مرگ بلافاصله به تهران منتقل میشود. طبق گزارشهای محیطبانان و مردم محلی بافق، ماده یوز هر روز به نزدیکی شهر و نخلستان میآید تا تولهها را جستجو کند اما بعد از یک هفته جستجوی ناکام، دیگر در محیط دیده نشد.
«ماریتا» نام توله بازمانده این حادثه بود که بعد از مدتی بهبود یافت. اما تا دی ماه ۱۳۸۲ در پارک پردیسان تهران باقی ماند و در همانجا پس از ۹ سال مرد. ماریتا بازماندهای بود که به دلیل تنهایی و نبود جفت، هرگز نتوانست کمکی به رفع انقراض یوزپلنگها کند.
برنامه حفاظت از گونههای نادر در دنیا چگونه است؟
به دلیل تغییرات در سبک زندگی بشر و تغییر در نوع نیاز و مصرف کالاهای متفاوت و به روز، دستاندازی و بهرهکشی از طبیعت هم رو به فزونی گذاشت. تاجایی که در قرن ۱۹ و حتی تا اواخر قرن ۲۰ میلادی، دیگر طبیعت به عنوان یک منبع پایدار و تاثیرگذار در زندگی بشر تصور نمیشد.
در این دوران به دلیل تاثیر تفکرات افسار گسیخته سرمایهداری، طبیعت در بیشتر مواقع به عنوان یک مانع قلمداد میشد که باید از سر راه برداشته میشد. اما از همان ابتدا هم بسیاری از کارشناسان نسبت به این تفکرات هشدارهایی دادند تا اینکه در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ این تفکرات به میزان زیادی مهار شده و بسیاری از جوامع به فکر جبران آسیبهای بودند که به طبیعت وارد کرده بودند.
بسیاری از حیواناتی که به دلیل تخریب محیطزیست و قلمروشان، منقرض یا با خطر انقراض روبرو شدند، به شدت مورد حمایت قرار گرفتند و بسیاری از فعالیتهای اقتصادی با وجود منافع خوبی که برای جامعه به همراه داشتند، متوقف شدند.
به عنوان مثال دولت چین در پی از دست دادن بخش زیادی از جمعیت خرسهای «پاندا»، تصمیم به حفاظت و احیای این گونه نادر گرفت و به همین دلیل با ایجاد محیطهای حفاظتی کامل و نظارت و پایش، موفق به احیای بخش زیادی از جمعیت از دست رفته پانداها کرد.
علاوه بر این برنامههای تولید مصنوعی هم در دستور کار قرار گرفت. این برنامهها تاکنون نقش کلیدی در افزایش جمعیت خرسهای پاندا ایفا کردهاند. حفظ و احیای این گونه کلیدی موجب شد تا با حفظ انواع گونههای گیاهی و جانوری، یک تعادل اکولوژیکی هم در این بستر ایجاد شود.با این اقدام و به دلیل جذابیت ظاهری خرسهای پاندا، گردشگری چین هم رونق خاصی پیدا کرد و هر ساله بخش زیادی ارز به این کشور وارد میشود که نقش غیرقابل انکاری در اقتصاد این کشور دارد.
نمونه دیگر کشور سوئد است که به دلیل حضور جمعیت گوزنهای شمالی در این کشور قوانین سختگیرانهای را به تصویب رسانده است.
«انجمن توریستی سوئد»(STF) در این زمینه پیشنهادی را برای کاهش تعداد کوهنوردان در مسیرهای محبوب و خاص راه اندازی کرده است. گردشگران سالانه حدود ۵۰ هزار شب را در اقامتگاههای کوهستانی انجمن گردشگری سوئد در منطقه «جامتلند»(Jämtland) میگذراندند. اما به گفته فعالان این انجمن توریستی، حضور آنها در رشته کوههای جذاب کشور، در مواردی از جمله گلهداری گوزن شمالی سامی تاثیر خود را گذاشته است.
قوانین دولت سوئد در مورد گلهداری گوزن شمالی - حقی که فقط به جوامع بومی سامی اعطا میشود – موجب شده تا دولت به این انجمن اجازه استفاده از زمین را تنها در صورتی که برای حیوانات «مزاحمت قابل توجهی» نداشته باشد، صادر کند. اما گردشگری در این منطقه در سالهای اخیر رشد زیادی کرده و همین امر، چریدن و زایش گوزنهای شمالی را که نیاز به آرامش دارند، با مشکلات زیادی مواجه کرده است. به گفته فعالان محیطزیست، بخشهای بزرگی از منطقه توسط پارک ملی یا حفاظتگاه طبیعی، محافظت نمیشود و به همین دلیل کنترل حرکات بازدیدکنندگان دشوار است.
STF بیش از ۱۳۰ سال پیش اولین کابین کوهستانی را در این کوهها ساخت. با این حال دبیر کل انجمن توریستی سوئد در بیانیهای گفته: اکنون ما با عقبنشینی از روند چند سال گذشته برای ایجاد زندگی پایدار در فضای باز، حداقل تا ۱۳۰ سال دیگر، باید برنامههای سختگیرانهای داشته باشیم.
برنامه حفاظت در ایران چگونه است؟
اگرچه نمیتوان منکر اقدامات حفاظتی از محیطزیست و طبیعت ایران شد، اما اگر بخواهیم قدری دقیقتر به موضوع نگاه کنیم، وضعیت محیطزیست ایران در بسیاری جاها از حال و روز خوبی برخوردار نیست و از همه مهمتر اظهارات برخی مسوولانی است که با وجود مسولیت در حوزه محیطزیست، هربار موجب تنشی اساسی در این حوزه میشوند. به عنوان مثال اظهارات «عیسی کلانتری» در رابطه با احداث پتروشیمی میانکاله یکی از این موارد است که تعجب همه را برانگیخت.
به گفته وی «پتروشیمی که سالانه درآمد یکمیلیارد دلاری دارد مهمتر است یا اینکه در ۹۰ هکتار زمین دو تن علوفه در هکتار تولید شود و ۱۵ تن گوشت دام بدهد که ۶۰ هزار دلار ارزش دارد؟ منطق اقتصادی و توسعه چه میگوید؟»
هرچند این اظهارات هم ممکن است در نفس خود اشکالی نداشته باشد و شاید هدف در نظر داشتن مسایل محیطزیستی در بحث توسعه است، اما باید توجه کرد که این گونه اظهارات میتواند دست سواستفاده کنندگان از محیطزیست را باز بگذارد.
چنین موضوعاتی در رابطه با حفاظت از سایر گونههای جانوری و گیاهی در ایران هم وجود دارد. مثلا شکی نیست که فعالیت معادن سنگ تزیینی، موجب تخریب محیطزیست شده و مضرات زیادی از جمله خشکسالی، فرونشست و ... را در پی دارد، اما همه این معدنداران مدعی داشتن مجوز از سوی محیطزیست هستند.
باید در نظر داشت که صرف داشتن یک مجوز، دلیلی بر تخریب نکردن محیطزیست نیست و باید برای جلوگیری از این اقدامات نظارتی و قانونی را افزایش داد، درغیر اینصورت بسیاری از مناطق مسکونی ایران طی یک دهه دیگر در عمل غیر قابل سکونت خواهد بود که مسایل و تبعات اجتماعی(مهاجرت)، سیاسی(مناقشات قومی و قبیلهای)، فرهنگی(تغییر در بافت فرهنگی مناطق) و حتی اقتصادی(از دست رفتن نیروی کار و ...) زیادی به همراه دارد.
صرف داشتن یک مجوز، دلیلی بر تخریب نکردن محیطزیست نیست و باید برای جلوگیری از این اقدامات نظارتی و قانونی را افزایش دادمتاسفانه در رابطه با موضوع یوزپلنگ ایرانی هم چنین مواردی صادق است. به عنوان مثال یکی از مهمترین زیستگاههای این گربهسان زیبا در منطقه حفاظت شده عباسآباد ، با یکی از جادههای بزرگ ایران تلاقی دارد و تاکنون تعداد زیادی از یوزپلنگها در این ناحیه بر اثر تصادف کشته شده و از بین رفتهاند. اما متاسفانه اقدامات حفاظتی لازم مانند روشنایی جاده، فنسکشی، علامتگذاری دقیق جاده، دوربینهای کنترل سرعت و ... به درستی تعبیه نشده است.
بررسیها حاکی از آن است که امکانات لازم در کشور برای حفاظت و تولید مثل در شرایط کنترل شده هم وجود ندارد که این موضوع مساله را بغرنجتر هم میکند. به طور کلی، آن چه که در دوران کنونی بیش از هر چیز دیگر نگرانیها را برای حفظ این گونه ارزشمند زیاد کرده، نوع مدیریت و رویکرد دولتی است که تعداد زیادی از دوستداران محیطزیست را به شدت نگران کرده است. به طور مثال در مورد، سه توله به دنیا آمده در شرایط نیمه اسارت، هر سه قلاده از بین رفتند.
به استناد تحقیقات به عمل آمده شانس بقای این حیوان در آفریقا تا سن ۱۸ ماهگی از هر ۲۰ توله تنها ۱مورد است که با توجه به شرایط بسیار حساس ایران، این تعداد احتمالا بسیار کمتر خواهد بود و از اینرو اهمال در شرایط اسارت احتمالا تلف شدن یوز در شرایط ناگوار را به دنبال خواهد داشت.
باید در نظر داشت، گونههای جانوری در ایران بنابراقتضای طبیعت خود تلاش زیادی برای بقا دارند، اما این تلاش ذاتی برای زنده ماندن، رویکرد آگاهانه و همت بلند مردم و مسوولان را نیز برای فراهم کردن شرایط مناسب زیستمحیطی آنها میطلبد.
نویسنده: امیرحسین غلامزاده نطنزی
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت پارک پردیسان تهران دولت چین عیسی کلانتری تهران کشور سوئد یوزپلنگ آسیایی یوزپلنگ انجمن یوزپلنگ ایرانی محیط زیست خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت قلاده یوزپلنگ یوزپلنگ آسیایی یوزپلنگ ایرانی محیط زیست بررسی وضعیت نشان می دهد کشته شده یک و نیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۱۹۶۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین وضعیت تالاب بندعلیخان
کارشناس مسؤول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه همچنان موضوع هدایت آب رودخانه شور به عنوان تامینکننده مهم آب تالاب بندعلیخان به مسیر اصلی در حال پیگیری است، گفت: این پرونده از طریق اداره محیط زیست ورامین، استانداری و فرمانداری در حال پیگیری است. مطالبه سازمان محیط زیست تامین حداقل آب مورد نیاز برای تالاب بندعلیخان از سرشاخههای رود شور است.
علی یعقوبی نژاد در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه در زمینه موضوع حقآبه تالابها و رودخانهها دو مبحث مطرح است، اظهارکرد: یکی تعیین میزان حقآبههای اختصاصی و دیگری تخصیص و تامین حقآبه است. تعیین میزان حقآبهها طی مطالعاتی از سوی سازمان محیط زیست صورت میگیرد.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران اضافه کرد: قانون تالابها، یک قانون نوپا است که از سال ۹۶ ابلاغ شده و دستورالعملها و آییننامههای اجرایی آن نوشته شده است البته طی برنامههای ۵ ساله چهارم و پنجم و در قانونهای موازی مانند قانون اراضی مستحدثات و ساحلی به مدیریت زیست بومی تالابها و منابع آبی توجه میشد ولی با ابلاغ قانون تالابها از سال ۹۶ این موضوع سریعتر و روشنتر پیگیری شده و با پیگیری اعتبارات و اعلام برنامهها شرایط بهتری برای تحقق برنامههای زیستبومی برای مدیریت منابع آبی فراهم شده است.
وی با بیان اینکه علاوه بر خدمات اکوسیستمی منابع آبی، موضوع تعدد بهرهبرداران و ذینفعان و تعارض منافع آنها نیز مطرح است، گفت: اولویت اول وزارت نیرو تامین آب شرب است، این درحالیست که کارکردهای موازی دیگر مانند تامین آب واحدهای خدماتی، آب کشاورزی و تخصیص حقآبه زیست محیطی مطرح است که موجب تعارض منافع میشود.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره تشدید خشکسالی در کشور طی سالهای اخیر اظهار کرد: بارندگی نسبت به سالهای گذشته کاهش یافته است و میزان آبهای سطحی را خیلی تحت تاثیر قرار داده است، بهطوری که ممکن است بخشی از رودخانهها و تالابها در برخی فصول خشک باشند.
یعقوبی نژاد اضافه کرد: هر سه ماه یا شش ماه ادارات محیط زیست استان تهران با انجام پایشهایی از منابع آبی استان، گزارشهای مصوری از میزان آب تالابها یا رودخانهها تهیه میکنند. به عنوان نمونه تالاب بندعلیخان در پایاب حوزه آبخیز استان تهران قرار دارد و بیشتر طول سال بسیار کمآب است. بر اساس جدیدترین گزارش واحد تابعه در حال حاضر بخش عمدهای از این تالاب خشک است.
وی در ادامه گفت: نیاز آبی این تالاب بر اساس اعلام شرکت آب منطقهای استان تهران حدود ۶.۴ میلیون متر مکعب است اما اواخر بهمن و اوایل اسفند ماه سال گذشته تنها بخش محدودی از آن آبگیری شد بنابراین شرایط زیستمحیطی این تالاب بسیار شکننده است.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به اهمیت تالاب بندعلیخان اظهارکرد: این تالاب محل زمستان گذرانی پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی است علاوه بر آن میتواند در زمینه تغذیه سفرههای زیرزمینی، تقویت آبخوانها، کنترل سیلابها و فرسایش خاک، کاهش آلایندهها و مهمتر از آن کاهش گرد و غبار نقش داشته باشد.
یعقوبینژاد ادامه داد: وقتی منبع آبی تالاب تامین شود، میتواند میزان انتشار گرد و غبار در مناطق را کنترل کند اما وقتی آب مورد نیاز تالابها و حتی رودخانهها تامین نشود، بهطور قطع با پدیده گرد و غبار و در نهایت انتشار آلایندهها مواجه خواهیم شد.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با بیان اینکه تالابی از این استان در کنوانسیون رامسر ثبت نشده است، گفت: با این وجود بر اساس قانون تالابها و آییننامه اجرایی آن، دو تالاب تعریف شده داریم که یکی تالاب بندعلیخان و دیگری دریاچههای تار و هویر است. تار و هویر خوشبختانه دائمی و طبیعی هستند که آب آنها از نزولات آسمانی مانند بارش برف و بعضاً از آب چشمهها تامین میشود و در بالادست حوزه آبخیز قرار دارند بنابراین حقآبه آنها تامین میشود و به منبعی برای آلایندگی تبدیل نمیشوند.
یعقوبی نژاد ادامه داد: در حال حاضر تالاب بندعلیخان شرایط آبی مناسبی ندارد اما تار و هویر شرایط خوبی دارند و به عنوان یک اثر طبیعی ملی جزو مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست محسوب و بهطور مستمر توسط نیروهای اجرایی و کارشناسهای ما پایش میشوند.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران با اشاره به احداث یک شرکت در مسیر رودخانه شور که منبع تامین آب تالاب بندعلیخان است، گفت: این کار باعث انحراف مسیر رودخانه شد بنابراین از سوی ادارات تابعه اداره کل محیط زیست استان تهران در حال پیگیری است چرا بخشی از حقآبه تالاب بندعلیخان در سالهای گذشته از رودخانه شور تامین میشد.
وی اضافه کرد: ظاهرا بر اثر فعالیتهای عمرانی بخشی از رودخانه شور بر اساس مستنداتی که توسط مسئولان ذیربط هم پیگیری میشد به سمت مرّه استان قم منحرف شد که احتمالاً این کاربرای تامین آب فعالیتهای عمرانی احداث اتوبان قم - گرمسار انجام شد ولی بعد از اتمام فعالیت، متاسفانه آب به مسیر اصلی رودخانه هدایت نشد این درحالیست که این رودخانه آب مورد نیاز تالاب بندعلیخان و مراتع منطقه را تامین میکرد. پیگیریهایی هم از سنوات گذشته تا به حال برای بازگشت رودخانه شور به مسیر اصلی توسط امور عشایری، جهاد کشاورزی و شرکت آب منطقهای صورت گرفته است.
یعقوبی نژاد در ادامه گفت: موضوع مرتبط با سازمان حفاظت محیط زیست، بحث هدایت سرشاخهها به سمت تالاب بندعلیخان است. مذاکراتی هم در سطح شهرستان و هم با استانداریهای تهران و قم با حضور شرکت آب منطقهای، امور عشایری، جهاد کشاورزی و محیط زیست در دفتر تخصصی تالابها و معاونت محیط دریایی تالابها صورت گرفت.
وی اضافه کرد: قرار شد پیگیریهای لازم در این زمینه صورت بگیرد و تصمیمات نهایی در سطح استانداری و شرکت آب منطقهای برای هدایت مسیر رودخانه به مسیر اصلی آن اتخاذ شود. در سالهای اخیر اقدامات قانونی و قضایی هم از طریق محیط زیست و هم سایر ارگانهای مسوول صورت گرفته است.
**یعقوبینژاد با بیان اینکه هنوز پرونده مفتوح است، گفت: این پرونده از طریق اداره محیط زیست ورامین، استانداری و فرمانداری در حال پیگیری است. مطالبه سازمان محیط زیست تامین حداقل آب مورد نیاز برای تالاب بندعلیخان از سرشاخههای رود شور است.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران به عواقب عدم تامین آب تالاب بندعلیخان پرداخت و اظهارکرد: اگر حقآبه بندعلیخان تامین نشود، این تالاب تبدیل به یکی از کانونهای تولید و انتشار ریزگرد میشود . با افزایش آلایندگی سلامت و بهداشت عمومی مردم مورد تهدید قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: تعیین نیاز آبی تالاب بندعلیخان نیازمند انجام مطالعات کارشناسی و دانشگاهی دارد. لازمه این کار تامین اعتبار است که از نظر محیط زیست هنوز انجام نشده است، با این حال با شرکت آب منطقهای تهران برای تخصیص حدود ۶.۴ میلیون متر مکعب در سالهای گذشته تفاهم شده بود.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران تاکید کرد: ما حداقل آبی را که برای تالاب بندعلیخان از طریق رودخانه شور و سایر رودخانهها که باید تامین بشود را مرتب و مستمر از شرکت آب منطقهای مطالبه میکنیم البته اولویت اول شرکت آب منطقهای وزارت نیرو تامین آب شرب است.
یعقوبی نژاد اضافه کرد: اگر حداقل میزان آب رودخانهها و تالابها تامین شود در نهایت سود آن را خود مردم خواهند برد.
کارشناس مسئول اداره کل محیط زیست استان تهران ادامه داد: محیط زیست چه در سطح سازمان، چه در سطح استانی، حقآبه تالابها و رودخانهها را بهطور مستمر پیگیری میکند. از لحاظ قانونی، ماده ۲ قانون حفاظت و احیای مدیریت تالابهای کشور به صراحت اعلام میکند که سازمان محیط زیست صرفاً تعیین نیاز آبی تالابها را بر عهده دارد اما بخش تدوین و اجرای برنامه مدون برای تخصیص و تامین حقآبه برعهده وزارت نیرو است بنابراین ادارات محیط زیست با شرکتهای آب منطقهای در جهت تحقق حداقل حقآبه با توجه به میزان بارشها و ذخیره نزولات آسمانی تعامل دارند.
یعقوبی نژاد درپایان با بیان اینکه تشدید خشکسالی، تامین حداقل نیاز آبی تالابها و رودخانهها را به چالش کشیده است، گفت: خوشبختانه با توجه به بارش باران در اواخر سال گذشته وضعیت رودخانههای استان تهران مناسب است ولی وضعیت تالاب بندعلیخان با توجه به خشکسالی های پی در پی سالهای اخیر مناسب نیست.
انتهای پیام